چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۴
۰ نفر

یادداشت زیر از دکتر میلاد عظیمی استادیار ادبیات دانشگاه تهران برای این روزهای غم زده کرونایی است.

حال خوب

همشهری آنلاین: دکتر عظیمی می‌نویسد:

منشین چنین زار و حزین چون روی‌زردان
شعری بخوان سازی بزن جامی بگردان

خبرهای بد پشتاپشت می‌رسد. پرده‌های پنهان‌کاری کنار رفته است. آنچه باید بدانیم دانسته‌ایم؛ بیماری آمده و به ما نزدیک است. از دست ما نیز چندان کاری ساخته نیست جز در خانه نشستن و مراعات آنچه پزشکان توصیه می‌کنند. پزشکان می‌گویند حال خوش و روحیۀ خوب هم در غلبه بر این بیماری مؤثر است. پس بیاییم به جای غرقه شدن در کلپتره‌های فلان آیت‌الله شیاد و دروغ‌های بهمان سیاستمدار نابکار و ناکارآمد شعر بخوانیم و موسیقی بشنویم. برای هم شعر خوب و موسیقی خوب بفرستیم. حال هم را خوش کنیم. غرق شویم در کتاب‌های شعر و شعر خوب را بیابیم و برای هم بفرستیم. از شعر و موسیقی گرد خودمان حصاری بکشیم. حرزمان شود شعر و موسیقی. به زیبایی و هنر پناه ببریم تا بار زندگی را سبک‌تر کنیم. شاید حال خوش، ما را مهربان‌ترک کند. شاید به این فکر بیفتیم که اگر می‌توانیم به کسانی که این بیماری به کسب‌وکارشان به آب‌باریکۀ معاش‌شان آسیب زده در حدّ توانمان کمک کنیم. بر آنها سهل بگیریم. 

جانا به حاجتی که ترا هست با خدا
آخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است 

     گفت: ما هیچ ما نگاه...عیسی از راهی می‌گذشت. لاشه‌سگی بویناک در راه افتاده بود. مردم جمع شده بودند و اَه‌اَه می‌کردند. عیسی ایستاد. گفت به‌به! چه دندان‌های سپید و رخشانی دارد! پیامبر مهربانی و آفتاب هم از بوی بد جیفه آزرده می‌شد اما خواست به تبار تیره‌روز بشر بیاموزد که در بدترین اوقات و سیاه‌ترین اتفاقات هم می‌توان سویه‌های روشن و زیبا دید. بلا از ملت ایران دور باد. فرمود جز به ضد ضد را همی‌نتوان‌شناخت. وقتی مرگ دندان می‌نماید قدر زندگی بیشتر شناخته می‌شود. کسانی که در برزخ مرگ و زندگی زندگی می‌کنند بیشتر قدر لحظه‌ها را می‌دانند. دم را غنیمت می‌دانند. مثل خیام به زندگی نگاه کنیم. حضور قاطع مرگ را سوخت‌بار آتش عشق و زندگی کنیم. 

مستم کن آن‌چنان که ندانم ز بیخودی
در عرصۀ خیال که آمد کدام رفت

کد خبر 489231

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha